تلویزیون

تلویزیون

واژه‌شناسی

واژهٔ تِلِویزیون از زبان فرانسوی به فارسی راه یافته و خود واژه ای دورگه است که بخش نخست آن واژه «تِله» (دور) از زبان یونانی و بخش دوم آن واژه «ویزیون» (دید) از زبان لاتین گرفته شده‌است.

با اینکه در بیشتر زبان‌ها همین واژهٔ تلویزیون (البته با تلفظ‌های بسیار گوناگون) به کار می‌رود، برخی زبان‌ها واژه‌های خود را برای این مفهوم دارند.

برای نمونه، در زبان آلمانی برای تلویزیون همیشه واژهٔ Fernsehen به کار برده می‌شود که معنی واژگانی آن «دور دید» است. در زبان محاوره‌ای فارسی معمولاً به صورت «تل ویزیون» ادا می‌شود.

تاریخچه

تاریخ پیدایش تلویزیون به سال ۱۸۸۴ میلادی برمی‌گردد. زمانی که یک دانش‌آموز آلمانی به نام پاول نیپکو نخستین سیستم الکترومکانیکی تلویزیون را با توانایی انتقال یک تصویر ثابت اختراع کرد.

این سیستم از طریق روشن کردن یک عکس به وسیله لنز و یک صفحهٔ چرخشی کار می‌کرد.  در سال ۱۹۰۷، بوریس روزینگ، دانشمند روس، برای نخستین بار توانست با استفاده از لامپ پرتو کاتدی در دستگاه گیرندهٔ تلویزیون، شکل‌های سادهٔ هندسی را از طریق تلویزیون منتقل کند.

در سال ۱۹۲۳، ولادیمیر زوریکین، دانشمندِ دیگرِ روس، صفحهٔ نیپکو را با یک عنصر الکترونیکی جایگزین کرد. این موضوع باعث به وجود آمدن سطح بالاتری از جزئیات بدون افزایش تعداد پویش‌ها در واحد زمان شد.

این وسیله به خاطر ارائه تصویر، نسبت به رادیو جاذبهٔ بیشتری دارد و بُعدِ تازه‌ای به آن ارائه می‌کند. چشم‌ها را به خود خیره می‌کند و به علاوه، فهم پیام را آسان‌تر می‌کند؛ چون تصویر و صدا اطلاعات کامل‌تری به مخاطب می‌دهد.

این دستگاه از جهت کنترل و تسلط بر افکار عمومی، رسانه‌ای بسیار قوی و مؤثر است. در کشورهای پیشرفته، امروزه از رادیو به‌عنوان وسیلهٔ ارتباط بین‌الملل استفاده می‌شود.

اطلاعات بیشتر ...

نمایش یک نتیجه